مقاله ى حاضر، که به آسیب شناسى تربیت و معرفت دینى مى پردازد، از یک مقدمه، شش فصل و نتیجه گیرى تشکیل شده است. نگارنده در مقدمه، به بحث اهمیت عام این موضوع و مسائل آن در میان افراد و جوامع دینى مى پردازد و مؤلفه هاى آسیب شناسى دینى و چالش هاى آن را مورد مداقه قرار مى دهد.
بخش دوم، اهمیت و مؤلفه هاى آسیب شناسى تربیت و معرفت دینى را از نگاه بنیان گذار حکومت دینى در قرن بیستم، مورد بررسى قرار مى دهد و بدین وسیله الگوى صحیح آسیب شناسى معرفت و تربیت دینى را، از منظر آن بزرگ مرد، تعیین مى کند.
در بخش بعدى سمانتیک و معناشناسى آسیب شناسى تربیت و معرفت دینى به بحث گذاشته مى شود و پس از ذکر تاریخچه ى مجمل ورود معناشناسى آسیب شناسى به ادبیات علوم اجتماعى، آن را در حوزه ى دین پژوهى مورد بررسى قرار داده و تعریف دقیقى از مقوله ى مورد بحث، در همان چارچوب، ارائه مى دهد.
شناخت عوامل و مؤلفه هاى آسیب شناسى تربیت و معرفت دینى و تقسیم آن به دو دسته ى کلى درونى و بیرونى و بررسى نقش خواص در ایجاد آسیب ها و نیز ویژگى بازدارندگى ایشان از آسیب، در صورت عمل درست به رسالت خویش، مى پردازد. در فصل بعد تحریف و واژگونى حقایق ناب اسلام، به عنوان مهم ترین عامل آسیب رساننده به تربیت و معرفت دینى و زیربنا و اساس هر آسیب دیگر، معرفى و بررسى مى شود و با اتکا به آراء و اقوال استاد مطهرى(ره)، که خود پیشگام آسیب شناسى دینى عصر حاضر بود، مواردى از این آسیب ها ذکر مى گردد.
بخش بعدى به عنصر خرافه، ارتجاع و بدعت و تأثیرات مخرب آن ها بر تربیت و معرفت دینى اختصاص یافته است. این بخش نیز متکى به آراء و آثار استاد مطهرى(ره) مى باشد. در پایان پس از ذکر یکى دیگر از مهم ترین عوامل مؤثر در آسیب شناسى تربیت و معرفت دینى، یعنى برداشت هاى التقاطى و روشنفکر مآبانه، به نتیجه گیرى پرداخته مى شود.
دیدگاهتان را بنویسید