سید مجید ظهیری
اندیشه حوزه، سال ششم، شماره 24
Publication year: 1379

هم ارائه افکار و هم نقد آن ها هر دو از مصادیق بارز آزادى هستند. هنگامى که یک اندیشه نقد مى‏ شود معنایش مخالفت با اندیشیدن نیست، بلکه عین کمک به گسترش فضاى آزادى تفکر است. اگر عنصر نقد از دنیاى علم گرفته شود، این آب جارى و با طراوت به مردابى راکد و ساکن و در نهایت، به گندابى تبدیل خواهد شد که بسیارى آفت ها و نارسایی ها را در پى خواهد داشت.
اهمیّت آزادى تفکر، اندیشیدن، شک کردن و اشکال نمودن در فضاى اندیشه اسلامى به قدر کافى روشن و مشخص است و کسى را توان انکار یا مخدوش نمودن آن نیست. البتّه فضاى مذکور نمونه آرمانى و ایده ‏آل آزادى اندیشه است؛ زیرا در این فضا نه تنها ناشران افکار اندیشمندان از نقد اندیشه مورد نشرشان خرسند شده، آن را مایه تعالى تفکر مى‏ دانند، بلکه خود اندیشمندان نیز نقد آثار خویش را در مسیر کمال علم و دانش با آغوش باز پذیرا مى‏ شوند. این فضا ایجاد نمى ‏شود مگر این که هر متفکرى بپذیرد که همان قدر که او در ارائه اندیشه‏ هایش آزاد است، مخالف او نیز از این آزادى برخوردار مى ‏باشد و با این اعتقاد به ترویج نقد اثر خویش کمک کند.
این مقاله عهده دار نقد کتاب سنّت و مدرنیسم خواهد بود. سبک این نقد چنین نیست که تمام محتواى کتاب را موشکافى کند، بلکه آنچه مدنظر است، اصلی ترین ادعاى این کتاب مى ‏باشد و محتواى مقاله صرفاً قضاوتى است همراه با ادله آن درباره این مدعا.
ابتدا بجاست که اجمالاً با کتاب مورد نقد آشنا شویم. مشخصات کتاب، از این قرار است:
– نام کتاب: سنّت و مدرنیته؛
– نام مؤلف: دکتر صادق زیبا کلام؛
– موضوع: ریشه ‏یابى علل شکست کوشش هاى اصلاح‏ طلبانه و نوسازى سیاسى در ایران عصر قاجار؛
– نوبت چاپ: اوّل؛
– تاریخ انتشار: بهار ۱۳۷۷؛
ناشر: انتشارات روزنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *